لب هایم می لرزیدونمی توانستم روی کلماتم مسلط شوم . می خواستم نذر کنم شایدزودترخون ریزی اش بند می آمد.مغزم کار نمی کرد.ختم قرآن،نمازمستحبی،چله،قربانی،ذکر،به چه کسی؟به کجا؟ میخواستم دادبزنم.قبلا چندبار می خواستم نذر کنم سالم برگرددکه شاکی شد… بیشتر »
1 نظر »