چرا گاهی اوقات در مقابل عبادات تنبل هستیم؟ لطفاً ضمن بیان عوامل و ریشهها، راهکار مناسب هم ارائه فرمایید.
مقدمه:
تنبلی، تن پروری و یا سستی یكی از آسیبهای اخلاقی و انسانی است كه آثار و نتیجهاش همچون كوتاهی و ضعف همت است. افراد تنبل و تن آسا، معمولاً از همت پایینی برخوردارند که همین امر زمینه ساز مشکلات مادی و معنوی برای آنها خواهد بود. در آموزههای دینی ما نیز به مسئله تنبلی و اهمالکاری توجه خاصی شده است. امام باقر (علیهالسلام) میفرماید: « اَلْكَسَلُ یضُرُّ بِالدِّینِ وَ اَلدُّنْیا؛ تنبلی به دین و دنیا زیان میزند ».(۱)
معنای تنبلی:
تنبل در لغت به شخصی گفته میشود که میل به کار نداشته باشد و از کار کردن گریزان باشد.(۲) در اصطلاح علم اخلاق، به هر نوع بیمیلی به کار، تنبلی گفته نمیشود، چون ممکن است در برخی از موارد، علت بیمیلی و گریز از کار، ضعف و مشکلات جسمی و یا بیماری باشد. همچنین در برخی از موارد، اهمیت نداشتن یک موضوع خاص در اعتقاد شخصی، سبب بیرغبتی آن شخص برای انجام یک کاری است، بهطوریکه اگر اهمیت موضوعی برایش مشخص شود، با چابکی و نشاط انجامش میدهد و همه جوانب کار را نیز رعایت میکند. از اینرو در علوم تربیتی به کسی تنبل اطلاق میشود که شخص بدون داشتن کوچکترین ضعف جسمانی، مهمترین کارهای خود را به تأخیر انداخته یا با اکراه و اجبار انجام میدهد(۳).
نکوهش تنبلی:
در برخی از آیات قرآن از تن پروری، کسالت و تنبلی خصوصا در کارهای نیک، در راه عبادت و بندگی خداوند، به بدی و زشتی یاد شده است. چنانکه در دو آیه(۴) از آیات قرآن از واژۀ «کُسالی» در وصفی از اوصاف منافقین استفاده شده است،(۵) بر این معنا دلالت دارد «منافقان میخواهند خدا را فریب دهند درحالیکه او آنها را فریب میدهد (خودشان فریب میخورند) و هنگامیکه به نماز برمیخیزند، با تنبلی برمیخیزند و در برابر مردم ریا میکنند و خدا را جز اندکی یاد نمینمایند».(۶)
بررسی عوامل:
از جمله موضوعات فراگیر و رایج در بین اکثر مسلمانان، کسالت و تنبلی در به جا آوردن اعمال عبادی، خصوصا نماز است. این در حالی است که اسلام سستی، تنبلی، کاهلی و کسالت را مطلقا رد کرده و در انجام اعمال عبادی خواستار نشاط جسمی و روی است. تا جایی که در امور مستحبی نیز خواستار انجام آن با شور و نشاط است. لذا در روایات توصیه شده که مستجبات را در هنگام شوق و رغبت قلبی انجام دهید و در مقابل از نمازها و یا دعاهای طولانی که باعث خستگی و کسالت روحی میشود، باید دوری کنید.(۷)
در ادامه به برخی از عوامل تنبلی و کسالت اشاره خواهیم کرد:
۱. عدم معرفت کامل به خداوند: صرف نظر از تفاوتهای کمی اعمال عبادی که گاه میان اعمال عبادی مردم به چشم میخورد، کیفیت عبادت بر اساس میزان شناخت و معرفت افراد نسبت به معبود تفاوت پیدا میکند. به عبارتی؛ چگونگی و چرایی عبادات، رابطه مستقیمی با معرفت و شناخت عبادت کننده دارد. و هر چه معرفت و شناخت فرد نسبت حق تعالی بیشتر باشد، بهرهمندی و احساس لذت از عبادت نیز افزونتر میباشد. همچنین هر چه معرفت و شناخت کمتر باشد، احساس لذت نیز به نسبت کمتر خواهد بود که نتیجهاش کسلی و کاهلی در عبادت میشود.
۲. عدم اطلاع از آثار عبادت: عدم اطلاع از آثار فردی و اجتماعی عبادت تاثیر بسزایی در عدم نشاط و تنبلی در عبادت دارد؛ چون عدم آشنایی به حقیقت عبادت، منجر به بیاهمیتی، احساس نیاز نکردن، کاهلی و ترک عبادت میشود؛ ازاینرو پیامبر اکرم (صلیالله علیه و آله) برترین عابد را کسی می¬داند که براثر آگاهی از آثار عبادت به انجام آن می¬پردازد؛ چنانچه می¬فرماید: « أَفْضَلُ اَلنَّاسِ مَنْ عَشِقَ اَلْعِبَادَةَ فَعَانَقَهَا وَ أَحَبَّهَا بِقَلْبِهِ وَ بَاشَرَهَا بِجَسَدِهِ وَ تَفَرَّغَ لَهَا فَهُوَ لاَ یبَالِی عَلَی مَا أَصْبَحَ مِنَ اَلدُّنْیا عَلَی عُسْرٍ أَمْ عَلَی یسْرٍ؛(۸) بهترین مردم کسی است که عاشق عبادت شود، با عبادت یکی شود و آن را از عمق دل دوست بدارد و با تن خود انجام دهد و برای آن ازکارهای دیگر خارج شود. چنین شخصی نمیترسد که زندگی دنیایش به سختی میگذرد یا به آسانی»
۳. گناه: یکی از مهمترین موانع معرفت انسان نسبت به حق تعالی گناه است. که بر عقل و فطرت تأثیر گذاشته و سبب انحراف از حق میگردد. این انحراف باعث میشود که لذت عبادات ومناجات از انسان گرفته شود. لذا انسان باید نسبت به این مسئله بسیار حساس باشد و اگر كسی بی¬میلی و تنبلی نسبت به اعمال عبادی [همچون نماز و ادعیه] در وی طولانی شده، این امر نشانگر بروز مشكلی در زوایای وجودی او هست كه چهبسا بهوسیلۀ گناه و مبتلا شدن به قساوت قلب در او ایجاد شده است. امام صادق)علیهالسلام(میفرماید: « إِنَّ اَلرَّجُلَ یذْنِبُ اَلذَّنْبَ فَیحْرَمُ صَلاَةَ اَللَّیلِ وَ إِنَّ اَلْعَمَلَ اَلسَّیئَ أَسْرَعُ فِی صَاحِبِهِ مِنَ اَلسِّكِّینِ فِی اَللَّحْمِ؛(۹) همانا شخص گناهی مرتكب میشود و بر اثر آن از نماز شب محروم میشود و تأثیر كار بد در صاحبش از تأثیر كارد در گوشت زودتر است.»
۴ تنبلی و سستی و تنپروری: عادت به سستی، تنبلی و تن پروری باعث میشود تا افراد نسبت به تمام مسائل زندگی(خصوصا مسائل عبادی) بیاهمیت و بیمسئولیت شوند.
۵. اتفاقات و حوادث زندگی: برخی اوقات از دست دادن حالات معنوی و کاهلی در انجام عبادت، نتیجه برخی از حوادث، پیشامدها و مصایب زندگی است. مثل؛ بیکاری، مشکلات مالی، از دست دادن عزیزان، شكست در بعضی از امورات زندگی و… هر یك از این عوامل می¬تواند در حالات معنوی انسان تأثیرگذار باشد و گاهی موجب كاهش حالات معنوی در انسان گردد.
۶. خستگی زیاد: باید توجه داشت که انسان همواره ازلحاظ روحی دارای آمادگی نیست؛ بلكه گاهی اوقات در حال نشاط و آمادگی معنوی و گاهی اوقات هم آمادگی و نشاط لازم را ندارد كه در این صورت بر اساس تعالیم دینیمان توصیه شده در زمانی كه انسان آمادگی و نشاط كافی جهت انجام اعمال عبادی را ندارد، خیلی به خود فشار نیاورد و فقط واجبات را انجام دهد، تا این كار موجب نفرت و بی¬حوصلگی نسبت به انجام اعمال عبادی نگردد.(۱۰)
همچنین عواملی دیگری نیز در اینباره تاثیرگزار است مثل: فشارهایی والدین یا دیگران درباره، وجود پرسشها و شبهات پاسخ داده نشده، ضعف پایههای دینی و ایمانی، ناامیدی و احساس و تخیل دوری از خدا، دوستی با افراد بینماز.
راهکارهای مهم:
راهکارهای ذیل میتواند در درمان سستی و تتبلی در عبادت راهکشا، ازجمله:
۱. محکم کردن رابطه باخدای متعال از راه قرائت قرآن و از روی اندیشه و تدبر و به یادآوردن عظمت خداوند متعال با اندیشه در عظمت کتابش و تفکر در بزرگی نامها و صفات و افعال او.
۲. شناخت كافی از آثار و فواید عبادت: با مطالعه کتابهای که درباره آثار و فواید عبادات خصوصا نماز به نگارش در آمده، میتواند انگیزه بخش باشد.
۳. رفع موانع: سستی در عبادات مبتنی بر عواملی است كه باید از آنها پرهیز شود. دنیاگرایی، ندادن زكات، تكبر، خوردن حرام، آشامیدن شراب، حسد و… از عوامل و موانع تأثیرگذار در ترك و تنبلی در عبادات است.
4. توبه: یكی از عوامل مهم تأثیرگذار در گناه زدایی، توبه است. توبه كه نوعی بازگشت و دگرگونی است، سبب میشود كه قلب انسان صفا بگیرد و بار دیگر معنویت در آن تجلی نموده، از گناه جلوگیری شود.
۵. یاری از خداوند: انجام عبادت، به ویژه نماز خواندن توفیق از طرف خداوند را میطلبد. و خداوند باید این توفیق را به ما عنایت کند. شاید بر همین اساس معصومان (علیهالسلام) و بزرگان دین از خدا میخواستند كه به آنان توفیق عبادت دهد. در دعای حضرت مهدی (عجل الله) آمده است: «اللّهم ارزقنا توفیق الطاعة…»(۱۱) كه یكی از مصادیق بارز طاعت، عبادت است.
۶. دوستی با افراد صالح: رسول خدا (صلی الله علیه وآله) دیدهها را به این دورنما دعوت میفرمایند که: از که حواریون عیسی (علیهالسلام) پرسیدند: ای روح اللّه! با چه کسانی همنشین باشیم؟ فرمود: باکسی که دیدن او شمارا به یاد خدا اندازد و سخنانش بر علم شما بیفزاید و رفتارش شمارا به کار نیک ترغیب و تشویق کند ».(۱۲)
۷. توجه و رسیدگی به آسایش جسم و بهرهگیری از غذای خوب و سالم و پرهیز از اسراف و پرخوری، زیرا این توجه و اهتمام مایۀ نشاط و شادابی جسم گردیده و سبب سرزندگی و توانمندی تن خواهد شد.
۸. برنامهریزی: برای تمام فعالیتهای شبانهروزی در طول هفته از یك برنامه مدون و متناسب به تواناییهای خویش بهره جسته و سعی كنید طبق برنامه مدون به انجام كارها و فعالیتهای مختلف تحصیلی و غیره بپردازید.
نتیجه:
کسالت یا تنبلی یكی از آسیبهای اخلاقی و انسانی است که موجب آسیبهای دنیای و اخروی میگردد. یکی از مهمترین علت سستی، عدم معرفت و شناخت نسبت به خدا و همچنین آثار عبادات است لذا برای لذت بردن از عبادت باید به عظمت و کبریایی حضرت حق، بهاندازه معرفت و شناخت و ظرفیت خود پی ببریم و درراه کسب این معرفت، مطالعه و تفکر کرده، با توبه از گناهان و برنامهریزی مناسب، وضعیت را بهبود بخشیم.
منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. اسرار الصلاة یا پرواز در ملكوت، روحالله خمینی (ترجمه احمد فهری).
2. پرتوی از اسرار نماز، محسن قرائتی.
3. صلوه الخاشعین، عبدالحسین دستغیب.
پینوشتها:
۱. مجلسی، محمدباقر، بحار الأنوار، بیروت، مؤسسه الوفاء، چ دوم، ۱۴۰۳ ق، ج۷۸، ص۱۸۰.
۲. عمید، حسن، فرهنگ عمید، تهران، انتشارات امیرکبیر، ۱۳۸۱، ج۱، ص۶۲۱؛ معین، محمد، فرهنگ فارسی، تهران، انتشارات امیرکبیر، ۱۳۸۴، ج۱، ص۱۱۴۷.
۳. مدرّس، محمدباقر، خرد و سپاه او، تهران، انتشارات کلینی، ۱۳۷۱، ج۳، ص۲۶۹.
۴. سوره توبه، آیه ۵۴ و سوره نساء،آیه ۱۴۲.
۵.علامه طباطبایی، ترجمه تفسیر المیزان، مترجم: سیدمحمد باقر موسوی همدانی، قم، انتشارات اسلامی، ۱۳۹۴،ج ۵، ص۱۹۰.
۶. سوره نساء، آیه ۱۴۲.
۷. شیخ رضی، نهج البلاغه، حکمت ۱۸۴ و حکمت۲۷۱.
۸. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، محقق، مصحح، غفاری، علیاکبر، آخوندی، محمد، تهران،دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، ۱۳۶۵ ش، ج۲، ص۸۳.
۹. همان، ص۲۷۲، حدیث ۱۶.
۱۰. إِنَّ لِلْقُلُوبِ إِقْبَالاً وَ إِدْبَاراً فَإِذَا أَقْبَلَتْ فَاحْمِلُوهَا عَلَی اَلنَّوَافِلِ وَ إِذَا أَدْبَرَتْ فَاقْتَصِرُوا بِهَا عَلَی اَلْفَرَائِضِ(ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، قم، مکتبة آیة الله العظمی المرعشی النجفی (ره)، بیتا، ج۱۹، ص۲۱۹)
۱۱. مفاتیحالجنان، حاج شیخ عباس قمی، انتشارات اسوه، دعای حضرت مهدی(عج).
۱۲. کلینی، محمد بن یعقوب، پیشین، ج ۱، ص۳۹.